هیچوقت از پیشم نمیری که حتی اگه اشتباه کنم؟ چشمام رو براش چپ کردم و از جام بلند شدم. کجا برم آخه، به قول شیرین باید سفت بچسبم بهت! و بلند خندیدم. بلیط هواپیما چارتری شیراز تهران من دارم جدی حرف میزنم باهات. همانطور که سمت آشپزخونه میرفتم سمتش چرخیدم. نترس هیچموقع هیچجا نمیرم، من تازه یافتمت کجا برم آخه؟ سپس وارد آشپزخونه شدم. بلیط هواپیما چارتر شیراز تهران بیا ناهار. و سپس مشغول کشیدن پلو توی دیس شدم، امروز بلیط هواپیما چارتری شیراز تهران گذاشته بودم و کنارش هم خیارشور گذاشته بودم. سفره رو چیدم و اژین با قیافه درهم وارد آشپزخونه شد. چرا قیافت اینقدر آویزونه؟ و با صدای ناراحتی اضافه کردم: بخاطر اینکه خواستی واقعا زنت باشم ناراحتی؟
اون روز اون بلیط هواپیما چارتر ارزان شیراز تهران میگفت
بلیط هواپیما چارتر شیراز تهران دست پاچه شد و گفت: چرا باید ناراحت باشم؟ و بعد به شوخی اضافه کرد: تازه دارم جذابیتهایی که اون روز اون بلیط هواپیما چارتر ارزان شیراز تهران میگفت رو توی وجودت پیدا میکنم. یه زیتون برداشتم و سمتش پرتاب کردم که از ته دل خندید. بلیط هواپیما چارتری شیراز تهران بفرمایید دست پخت خانوم خونهتون رو میل کنید ولی اگه بد بود دیگه شرمنده سرآشپز. بلیط پرواز چارتر شیراز تهران برای خودش از غذا کشید و اولین قاشق رو توی دهانش گذاشت. یهو ابروهاش بالا رفت. محشره! نوش جونت! من و بلیط هواپیما چارتر شیراز تهران کنار هم یه ناهار خوشمزه و پر از آرامش و محبت خوردیم.
بلیط هواپیما چارتری شیراز به تهران اصرار میکرد
بعد ناهار بلیط هواپیما چارتری شیراز به تهران اصرار میکرد که بریم بیرون و بگردیم که من حوصلهش رو نداشتم، ولی وقتی اصرارهای اژین رو دیدم بخاطر بلیط هواپیما چارتر شیراز تهران لباس پوشیدم و به همراه بلیط پرواز چارتر شیراز تهران از خونه بیرون رفتم. سوار که میترسید از دستم بده. کمی بعد از هم جدا شدیم دست توی دست هم سمت ماشین رفتیم و بعد سوار شدن سمت خونه پدریم روانه شدیم. بلیط هواپیما چارتری شیراز به تهران کنار خیابون پارک کرد و بعد پیاده شدن از ماشین دکمه آیفون رو فشار دادم که در با تیکی باز شد.
از پلهها بالا رفتیم و بلیط هواپیما چارتری شیراز تهران با شادی در رو باز کرد و من رو توی آغوشش گرفت. خیلی خوش اومدی عزیز دلم! سفت بغلم کرد و صورتم رو غرق بلیط هواپیما چارتر ارزان شیراز تهران کرد. کی این همه بیمعرفت شدی تو؟ مامان جونم نمیشد که بیام، ولی دیگه امروز گفتم باید برم یه سر به بلیط هواپیما چارتری تهران به مشهد بزنم. مامانم با بلیط پرواز چارتر شیراز تهران هم احوالپرسی کرد و سپس وارد خونه شدیم. خونهمون مثل همیشه عین دسته گل تمیز بود و تلویزیون هم طبق معمول باز بود و سریال دلخواه مامانم داشت پخش میشد.
بابا کجاست مامان؟ بیرونه عزیزم، یکم دیگه میاد. بلیط هواپیما چارتری شیراز به تهران پالتو و کلاهم رو درآوردم و سمت بلیط هواپیما چارتر ارزان شیراز تهران رفتم. برای خودمون چایی ریختم و همینکه خواستم به پذیرایی برم مامانم دید و گفت: تو چرا؟ برو بشین پیش شوهرت خودم میارم. این چه حرفیه مامان، مگه مهمونم؟! بلیط هواپیما چارتری تهران به مشهد هم دیس میوه رو برداشت و با هم به پذیرایی برگشتیم.