ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل سُرمه
سُرمه
42 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل آرزو
آرزو
38 ساله از کرج
تصویر پروفایل مبینا
مبینا
28 ساله از تبریز
تصویر پروفایل ابوالفضل
ابوالفضل
29 ساله از تهران
تصویر پروفایل اسماعیل
اسماعیل
29 ساله از ملایر
تصویر پروفایل پدرام
پدرام
46 ساله از تهران
تصویر پروفایل مینو
مینو
49 ساله از تهران
تصویر پروفایل شادی
شادی
24 ساله از رشت
تصویر پروفایل ملیکا
ملیکا
31 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل ریما
ریما
43 ساله از تهران
تصویر پروفایل ساحل
ساحل
29 ساله از کرمان
تصویر پروفایل فرزاد
فرزاد
31 ساله از صومعه سرا

خرید ماشین خارجی و لوکس

خرید ماشین خارجی تا ۵۰۰ میلیون. همون طور که آقای زارع، خرید ماشین خارجی ارزان کارخونه و خرید ماشین خارجی دیوار کوروش رادفر گفتن که بهتون اطلاع دادند

خرید ماشین خارجی و لوکس - خرید ماشین


خرید ماشین خارجی با تصویر

همراز و خرید ماشین خارجی در حال و هوای خودشان بودند که تقهای به در خورد و هیراد داخل آمد. نگاهی به آن دو که از شدت گریه چشمانشان متورم و چون کاسهای خون بود انداخت و گفت: از آگاهی اومدن و می خوان باهاتون حرف بزنند. خرید ماشین خارجی دستمال خرید ماشین خارجی دست دوم برداشت و در حال پاک کردن اشک هایش با صدایی گرفته گفت: آخه الان چه وقت سوال جواب کردنه خرید ماشین خارجی قسطی؟ اونم با این حال مامان؟ هیراد شانهای بالا انداخت. منم بهشون گفتم که بذارند واسه یه وقت مناسب تر، ولی اصرار دارند که همین الان باهاتون حرف بزنند.

مهرنوش به سختی از جا برخاست. سرگیجه داشت و چشمانش متورم شده بود. همراز هم بلند شد و شالی روی موهایش انداخت و دست خرید ماشین خارجی دیوار را گرفت و هر دو با گام هایی خسته و کم جان از پله ها پاین آمدند. هر دو مرد از جا برخاستند و سلام کردند. خرید ماشین خارجی دست دوم و زیرلب جوابشان را دادند و خرید ماشین خارجی قسطی که هنوز دست مادرش را گرفته بود تعارف زد: بفرمائید بشینید. آن دو سر جایشان نشستند و خودش هم کمک کرد مادرش بنشیند و خودش هم کنارش جای گرفت. یکی از آن دو مرد با تک سرفهای صدایش را صاف کرد. می دونم تو موقعیت مناسبی خدمتتون نرسیدیم اما یک سری کارها باید انجام می شد و روند قانونیش طی میشد.

مهرنوش حتی توان و حوصله ی تعارف کردن هم نداشت و خرید ماشین خارجی گفت: بفرماید. مرد کیف سامسونت سیاه رنگش را باز کرد و چند کاغذ بیرون آورد و در همان حال توضیح داد

خرید ماشین خارجی اقساطی اکبری هستم

من خرید ماشین خارجی اقساطی اکبری هستم و ایشون هم همکارم خرید ماشین خارجی تا ۵۰۰ میلیون. همون طور که آقای زارع، خرید ماشین خارجی ارزان کارخونه و خرید ماشین خارجی دیوار کوروش رادفر گفتن که بهتون اطلاع دادند، مرگ خرید ماشین خارجی دست دوم مشکوک هستش و ما هم مسئول رسیدگی به این پرونده هستیم.

سعی می کنم زیاد وقتتون رو نگیرم و زود از خدمتتون مرخص شیم. با مکث کوتاهی توضیح داد: با توجه به گزارش های خرید ماشین خارجی دست دومآقای رادفر در حوالی ساعت بیست و یک و سی دقیقه به خرید ماشین خارجی تصادفی رسیدند و در نگاه اول همه چیز طوری صحنه سازی شده بود که انگار ایشون خودکشی کردند. سپس رو به آن سه پرسید: خرید ماشین خارجی ارزان آخرین تماسی که باهاتون داشتند مربوط به چه ساعتی هست؟ و شما در اون ساعت کجا بودین؟

خرید ماشین خارجی تصادفی؟ لابد فکر کردین ما ایشون رو کشتیم

و هر چیزی که مربوط به ایشون هست رو توضیح بدین. منتظر به آن سه نگاه کرد. خرید ماشین خارجی دیوار عصبی پرسید: دارید بازجویی می کنید خرید ماشین خارجی تصادفی؟ لابد فکر کردین ما ایشون رو کشتیم. برعکس او با لحنی آرام اما جدی گفت: از دید همه مجرم هستند مگر این که خلافش ثابت بشه. پس بهتره که جواب بدین. خرید ماشین خارجی به جای مادرش هم جواب داد: من از صبح بیرون بودم تا حوالی عصر و بعدشم به خونه برگشتم و اون روزم با خرید ماشین خارجی قسطی هیچ تماسی نگرفتم. مادرم هم همین طور و اون روز اصلا از خونه بیرون نرفته بود. این اواخر اوضاع کارخونه ی بابا بدجور به هم ریخته بود و بابا گاهی اوقات دیر به خونه برمی گشت. اون شب ما منتظرش بودیم ولی خبری ازش نشده بود. تا ساعت هول و حوش یازده هر چی بهش زنگ می زدیم 

مطالب مشابه