آدرس سایت پیوند ازدواج
سایت پیوند نیک یه انسان فقط می تونه یه قدرت داشته باشه! سایت پیوند. -مگه الفینا چندین قدرت نداره ؟! رامتین - اولا الفینا یه الف هست! و تو یه انسان. دومم تو در صورتی می تونی دو تا قدرت داشته باشی که پدر و مادرت هم انسان های ماورایی باشن! که نیستن! سایت پیوند ازدواج- اگه باشن چی ؟! سایت پیوند نیک با ابرو های بالا رفت گفت - نیستن اراس - شاید مخفی کرده قدرتش رو. سایت پیوند نیک کمی فکر کرد و گفت - از اونجایی که سایت پیوند یه خواب بینه اما هیچ تسلطی رو قدرتش نداره بیشتر با کنترل اتش راحت تره!
که ارث به سایت پیوند رسیده.
به نظرم پدر یا مادرش یکی از این دو ماورایی هستن! و این قدرت خواب بینی که داره مال یکی از این دو بوده! که ارث به سایت پیوند رسیده. نورا - یعنی همچین امکانی وجود داره! ؟ اراس - فقط در یک صورت می تونیم بفهمیم! سایت پیوند - بگو اراس - به مادرت یه دستی بزنیم! سایت پیوندها با تعجب به تک تکمون نگاه می کرد! جوری نگاه می کرد انگار می تونست ذهنمون رو بخونه! سایت پیوندها - خب نمی خواین بگین چی شده که همگی اومدید این جا ؟! برسام - مامان من همه چی رو فهمیدم! سایت پیوندها باز هم از اون نگاه ها به برسام کرد!!! سایت پیوندها - چی رو فهمیدی ؟! - این که شما یه ماورایی هستید! سایت پیوندها برای لحظه ای شکه شد.
سایت پیوند نیک
لبخند محوی زد رو به آراس که کنارم ایستاده بود کردم و آروم گفتم - یه احساسی به مادر نورا دارم - چه احساسی ؟! با صدای مادر نورا ساکت شدیم خاله - این دیگه چه حرفیه برسام تو دیگه بزرگ شدی! هر باری که از این مزخرفات تعریف می کردی بهت می گفتم این ها همه تخیلاتت هستن!! سایت پیوند ازدواج- چه احساسی بهش داری ؟! خاله و برسام داشتن با صدای بلند با هم حرف می زدن جواب برسام رو دادم - احساس می کنم می تونه ذهنمون رو بخونه! - از کی این احساس رو داری ؟! - از اولین باری که دیدمش! سایت پیوند نیک - ببخشید حرفتون رو قطع می کنم خاله نگاه به آراس کرد بعد از نگاهی کوتاه کلافه نگاش رو به من دوخت که آراس جلوم قرار گرفت! نمی دونم چرا این کار رو کرد! مانع نگاه کردن بهم شد و گفت - همه ی ما می دونیم شما و پدر برسام یه ماورایی هستین که البته برای حفظ جون بچه ها تون قدرت هاتون رو مخفی کردین! با لبخند ادامه داد - شما یه ذهن خون هستید! نه از این الکی ها بلکه از این قدرتمند ها! و پدر برسام و نورا یه خواب بین هستند! خاله سرش رو انداخت پایین رو لب زد - من فقط برای حفظ جون بچه هام بهشون چیزی نگفتم سایت پیوند ازدواج از جلوم کنار رفت خاله -همیشه فکر می کردم فقط برسامه که قدرت ماورایی داره اونم قدرت پدرش. بعضی شبا با جیغ از خواب بیدار می شدی همش از آینده و افرادی نامعلوم حرف می زدی! خاله رو به کرد و سایت پیوند ازدواج گفت- اولین کسی رو که تو خواب دید شما بودید.