ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل پرستو
پرستو
46 ساله از آبادان
تصویر پروفایل سحر
سحر
40 ساله از خوی
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل محیا
محیا
28 ساله از تهران
تصویر پروفایل غزل
غزل
33 ساله از مشهد
تصویر پروفایل شیوا
شیوا
42 ساله از رباط کریم
تصویر پروفایل مهسا
مهسا
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل میترا
میترا
47 ساله از شهریار
تصویر پروفایل حمید
حمید
55 ساله از تهران
تصویر پروفایل حامد
حامد
32 ساله از تهران
تصویر پروفایل ساسان
ساسان
30 ساله از کرج
تصویر پروفایل داود
داود
57 ساله از رباط کریم

رزرو بلیط هواپیما بدون پرداخت پول نقد

زنگ زد، حالش خوبه؛ قیمت بلیط هواپیما از سیدنی به تهران نگران خرید بلیط هواپیما از سیدنی به تهران نباش. و پدرم بدون حرف، به سمت اتاقش رفت.

رزرو بلیط هواپیما بدون پرداخت پول نقد - بلیط هواپیما


تصویر رزرو بلیط هواپیما بدون پرداخت پول

 ادامه داد: ما قبلا توافقمون رو کردیم، پس چیزه دیگهای نیست. و سپس از اتاق بیرونرفت. وقتی من هم پشت سر رزرو بلیط هواپیما سیدنی به تهران از اتاق بیرون رفتم، پدر اژین بلند شد و رو به پدرم گفت: خب آقای رویان، ما رفع زحمت کنیم، گفتنیها رو به شما گفتیم و امیدوارم بعد تحقیقات، پسرم لایق دخترتون باشه. بعد پدرم هم دست پدر اژین را در دستش گرفت و با او دست داد و خانواده رزرو بلیط هواپیما سیدنی به تهران عزم رفتن کردن

که یهو در این میان، داداش اژین رو پسر بچه گفت: سالار، قیمت بلیط هواپیما سیدنی به تهران بابا!

خرید بلیط هواپیما از سیدنی به تهران وقتی دید کسی متوجه ما نیست

من با شنیدن اسم سالار، انگار آوار یهو ریخت روی سرم. خرید بلیط هواپیما از سیدنی به تهران وقتی دید کسی متوجه ما نیست، کنار گوشم با پوزخند گفت: اسم اون یارو چه بههمت ریخت؛ خوبه فقط یه تشابه اسمیه! و بعد با چشمهایی که درونش نمیدانم چه چیزی بود و ترس من رو بیشتر میک رد، از کنارم گذشت. بعد رفتن آنها، پدرم که انگار خانواده اژین به دلش نشستهبودند و کلا از آنها حرف میزد، ولی مادرم عزای این رو گرفته بود که یه کلمه از حرفهایشان نمیفهمد و پدرم به شوخی میگفت: رزرو بلیط هواپیما سیدنی به تهران همه گفتم یادبگیر به کارت میاد! و میخندید. مادرم چشم غ رهای رفت و رو به من گفت: تو که داشتی زحمت میکشیدی، حداقل کاش تهرانی بودند. با انداختن ابروهایم به سمت بالا و چنگ زدن صورتم هی اشاره میکردم که مامان ولی مادرم شمشیر رو از رو بسته بود و میخواست بابام بفهمه که من باهاش دوست بودم

رزرو بلیط هواپیما سیدنی به تهران که میگن آش نخورده و دهن سوخته! ولی پدرم انگار فکرش جای دیگهای بود که نشنید مادرم چی گفت و من فکر کنم چند کیلو از ترس وزن کم کردم! پدرم رو به مادرم گفت: خانوم، من میرم بخوابم. راستی، صبا زنگ نزد؟ چرا مجید، زنگ زد، حالش خوبه؛ قیمت بلیط هواپیما از سیدنی به تهران نگران خرید بلیط هواپیما از سیدنی به تهران نباش. و پدرم بدون حرف، به سمت اتاقش رفت. من با حرصی که با لبخند روی صورتم داشتم، رو به مادرم گفتم: مرسی مادر من... دستت درد نکنه، میخوای بابا بفهمه واقعا؟

و مادرم بدون اینکه چیزی بگه، از کنارم گذشت. خرید بلیط هواپیما از سیدنی به تهران پنج روز از موقع خواستگاری گذشته و پدرم از همه کس پرسوجو کرده

قیمت بلیط هواپیما از استرالیا به تهران خواسته بود

حتی از یکی از دوستانش در قیمت بلیط هواپیما از استرالیا به تهران خواسته بود تا در مورد خانواده اژین تحقیق کنند که بعد تحقیقات، همه از خانواده قیمت بلیط هواپیما سیدنی به تهران تعریف کرده بودند. در این چهار روز، سالار برایم از اینستا، کلیپ میفرستاد که با نگاه کردن به آن تمام فکر و ذکرم متلاشی میشد و در این پنج روز، از اژین خبری نبود و این بهم آرامش میداد. پدرم که از خانواده قیمت بلیط هواپیما از سیدنی به تهران و خود اژین خیالش راحت شده بود، پدر اژین که برای گرفتن جواب به خرید بلیط هواپیما از سیدنی به تهران زنگ زده بود، پدرم گفته بود که برای تعیین مهریه و زمان عقد میتوانند بیان! من بعد شنیدن این حرف، نمیدونم چرا دلشو ره داشتم. خیلی وقت بود که از دخترها خبر نداشتم و وقتی دیدم حالم زیاد خوب نیست، حاضر شدم و سمت خونه شیرین رفتم. زنگ در رو فشردم و صدای قیمت بلیط تهران سیدنی رو شنیدم که گفت: کیه؟ باز کن، منم آهو. و در با تیکی باز شد.

مطالب مشابه