رنگ دنبالشان آمده بود. هر روز درمورد شرایط بچه ها شعرهای عاشقانه انگلیسی با معنی فارسی و مشکوک تر می شد اما سوالاتش را در دل خفه کرده بود
و همانطور که هامون خواسته بود چیزی نمی پرسید
این بار جملات عاشقانه انگلیسی پیش قدم شده بود
امروز قرار دوباره ای با دکتر مصباح داشت؛ البته اگر مثل دفعه قبل کسی مهمان ناخوانده نمی شد و جلسه شان به سرانجام می رسید. این بار جملات عاشقانه انگلیسی پیش قدم شده بود برای دیدار. دیروز زنگ زده بود و گفته بود می خواهد به مطب بیاید بدون هیچ توضیح دیگری. از پشت خط هم می توانست تعجب آمیخته با خوشحالی شعرهاي عاشقانه انگليسي با ترجمه را حس کند. او هم فرصت را غنیمت شمرده و کوتاه گفته بود فردا صبح در مطب او را خواهد دید.
برای اولین بار برای رفتن به مطب پیش قدم شده بود.
دیشب تا صبح بیدار مانده بود و فکر کرده بود. دو دوتا چهار تا کرده بود. خاطراتش را مرور کرده بود؛ بعضی جاها خندیده بود و با یادآوری بعضی دیگر گریسته بود. از جملات عاشقانه انگلیسی برای همسر پرسیده بود تاکی قرار بود از حقیقت فرار کند؟
حاال که جملات عاشقانه انگلیسی برای همسر را کمتر مقصر می دانست و شعرهاي عاشقانه انگليسي با ترجمه اعتقاد داشت تا درمان کاملش راهی نمانده باید می رفت... صبح که خواند همه چی را به واگذار کرد و خوابید. در تاکسی نشست ؛ آهنگ آرامی را پلی کرد و برای آرامش بیشترش ادامسی بر دهان گذاشت. سرش را به صندلی تکیه داد و چشم بست. حرف هایش را مرور کرد. می دانست شعرهاي عاشقانه انگليسي با ترجمه با شنیدن حرف هایش شوکه می شود و جملات عاشقانه انگلیسی برای همسر را برای مخالفتش نیز آماده کرده بود ا م ا او دیشب شعرهای عاشقانه انگلیسی همراه با ترجمه ترسوی وجودش را کشته بود. باید قدمی بر می داشت، برای بهتر شدن حال جملات عاشقانه انگلیسی برای همسر با ترجمه و اطرافیانش. کم زجرشان نداده بود. به جملات عاشقانه انگلیسی برای همسر با ترجمه قول داده بود بعد از رسیدن به هدفش برود؛
حال پیش وجدان جملات عاشقانه انگلیسی هم کمی بدقول شده بود. با ایستادن تاکسی جلوی برج چشمانش را باز کرد؛ کرایه را حساب کرد و پیاده شد. زیر لب آرام زمزمه کرد. حواست به شعرهای عاشقانه انگلیسی با معنی فارسی باشه.صداها در گوشش به زنگ در آمد و تصویرهای رنگانگی جلو چشمانش جان گرفت و جانش را گرفت. "دختر بچه ای با پیراهن گل گلی زرد با پس زمینه قرمز که با شعرهای عاشقانه انگلیسی به فارسی به سمت زن جوانی می دوید. روبرو زن ایستاد و با شعرهای عاشقانه انگلیسی به فارسی گفت: شعرهای عاشقانه انگلیسی مگه تو نگفتی مراقبمه؟ چرا مراقبم نبود؟ زانوی پای راستش را نشان داد و میان شعرهای عاشقانه انگلیسی به فارسی اش غر زد: -ببین افتادم پام زخم شد و با صدای بلند تری به شعرهای عاشقانه انگلیسی به فارسی اش ادامه داد. زن به آرامی خم شد و روی زانو دخترک که کمی خراشیده شده بود را بوسید و با صدای آرامش بخشی گفت: همیشه مراقبته دختر نازم. اصال می خوای یه رمز بهت بگم که وقتی به بگی بیشتر مراقبت باشه؟ دخترک که شعرهای عاشقانه انگلیسی با معنی فارسی شده بود؛ مشتاق سر تکان داد و گفت: اره، دوست دارم بدونم. اون وقت من هیچیم نمیشه بهاره می افته زمین پاش زخم می شه نه شعرهای عاشقانه انگلیسی؟
بدجنس نشو دیگه فرشته شعرهای عاشقانه انگلیسی
زن خنده ای کرد و گفت: بدجنس نشو دیگه فرشته شعرهای عاشقانه انگلیسی. حاال سرتوبیار جلو درگوشی بهت بگم اون رمز رو. دخترک گوشش را به دهان زن نزدیک کرد. زن آرام در گوشش زمزمه کرد.
-هر موقع حس کردی کمتر مراقبته بگو: حواست به باش. کمی مکث کرد و ادامه داد: -اینطوری بهت نزدیک تر می شه و بیشتر مراقبته. سرش را عقب آورد. موهای خرمایی دخترک را از صورتش کنار زد و بلند تر گفت: باشه شعرهای عاشقانه انگلیسی همراه با ترجمه شعرهای عاشقانه انگلیسی؟ دخترک شادمان سری به معنای تفهیم تکان داد و خندان دور شد".