ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل حسام
حسام
44 ساله از تهران
تصویر پروفایل سجاد
سجاد
25 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل مهسا
مهسا
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل سامان
سامان
42 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل علی
علی
28 ساله از اراک
تصویر پروفایل پرستو
پرستو
46 ساله از آبادان
تصویر پروفایل وحید
وحید
38 ساله از تبریز
تصویر پروفایل فرید
فرید
35 ساله از سنندج
تصویر پروفایل میترا
میترا
47 ساله از شهریار
تصویر پروفایل شیوا
شیوا
42 ساله از رباط کریم
تصویر پروفایل محیا
محیا
28 ساله از تهران

قوانین عضویت در سایت جدید همسریابی دوهمدم چیست؟

سایت همسریابی دوهمدم جدید بدون فیلتر؟؟! سایت همسریابی دوهمدم جدید بدون فیلتر جسم بی جونش را در آغوش می گیرد! به یک باره همه چی محو می شود!

قوانین عضویت در سایت جدید همسریابی دوهمدم چیست؟ - همسریابی دوهمدم


سایت جدید همسریابی دوهمدم

آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدم می گیرد

با تمام شدن حرفش ساناز به طرف انگشتر کشیده می شود، سایت جدید همسریابی دوهمدل با فریاد به سمتش می دود _ولش کن!! در لحظه ی آخر دستانش قفل هم دیگر می شوند، به چشمان هم نگاه می کنند؛ بدون حرفی لبانشان بر روی هم قفل می شوند با بغض می گوید: _ من زندانی خواب های تو خواهم شد!! با تمام شدن حرفش به داخل انگشتر کشیده می شود، سایت جدید همسریابی دوهمدل با چشم های اشکیش به روی زمین می افتد. روح با سر خوشی فریاد می زند: _بالاخره گرفتمت! با خشم سرش را بالا می آورد، فریاد می زند _ انتقامت رو می گیرم! هر قدمی که به سمت سایت جدید همسریابی دوهمدم بر می دارد، زمین آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدم می گیرد، با خشمش کل اردوگاه را در آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدم غرق می کند! مقابل سایت جدید همسریابی دوهمدم می ایستد، فریاد می زند.

گفته های عشقش را ببین سایت جدید همسریابی دوهمدل

 تو عشقم رو ازم گرفتی، می کشمت! به چشمانش با خشم فراوان نگاه می کند، تمام قدرتش را بر روی چشم هانش متمرکز می کند، به یاد می آورد گفته های عشقش را ببین سایت جدید همسریابی دوهمدل، ناراحت نباش از این که نمی تونی این کار رو انجام بدی! فقط کسانی می تونن که خشم و انتقام سراسر وجودشون رو گرفته باشه، اونجاس اگه به هر کس نگاهی کنی می تونی با چشم هات نابودشون کنی! به چشمان سایت جدید همسریابی دوهمدم نگاه می نگرد، آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدم از چشمانش خارج می شود و مستقیم به چشمان سایت جدید همسریابی دوهمدم بر خورد می کند، با درد چشم هانش را می بندد فریاد می زند. _کور شدم. نه. نه... می رود، با چشم هانش از الفینا سايت جديد همسريابي دوهمدم رامتین به سمت کوره ی آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدم خواهد آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدل را خاموش کند.

آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدل را خاموش می کند!

الفینا با قدرت درونیش آرام آرام، آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدل را خاموش می کند! سايت جديد همسريابي دوهمدم با خشم می غرد: _شما ها رو نفرین می کنم! نفرینی ابدی! با درد، دستش را به سمت آن ها می گیرد، می غرد: _ همتون رو به عذاب فراموشی نفرین می کنم! بو می کشد، بوی سايت جديد همسريابي دوهمدم مشامش را پر می کن، دستش را به سمت می گیرد! _ و اما تو....تمام این اتفاقات رو مخصوصا مرگ عشقت رو هر لحظه تو خواب هات می بینی! و هر لحظه درد خواهی کشید!! هیچ وقت عشق از دست دادت رو به یاد نمی یاری! سايت جديد همسريابي دوهمدم بو می کشد، سرش را به اطرف می چرخاند، به یک باره ثابت می ایستد، با آنکه کور است، انگار می تواند آدرینا را ببیند! دستش را به سمتش می گیرد، انگشتانش را صاف می کند، با این کارش خجر های ریز از لابه لای انگشتانش خارج می شود؛ و به قلب و تن نحیف ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم بر خورد می کند!!

به سرعت به سمت ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم می دود

با عصبانیت و خشمش می غرید: _شما ها محکم به نفرین من شدید! منتظر حرف هایشان نمی ماند و به سرعت غیب می شود!! فرشاد ناباور به او چشم می دوزد؛ دیگر خبری از آدرس جدید سایت همسریابی دوهمدل انتقامش نیست! چشمانش ابر می شوند به سرعت به سمت ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم می دود، اشک های را پاک می کند، می خواهد کنارش بنشیند، که آراس با خشم به سمتش می آید، قبل از این که آراس بگیرتش نا پدید می شود! اراس پیش عشقش بر می گردد، دستش را در دستانش قرار می دهد، آرام آرام می گوید: _ حالت خوب می شه عشق من! بغض می کند، مانع اشک های مردانه اش نمی شود، قطرات اشک دونه دونه بر روی گونه هایش می ریزد!

بریده برید می گوید: _ ثبت نام جدید سایت همسریابی دوهمدم... خیلی دوست دارم... تنهام نذار... سایت همسریابی دوهمدم جدید بدون فیلتر، دست سردش را بر روی لبانش می گذارد، لبان گرم عشقش را لمس می کند چرا حالا؟ حالا که عاشق شدم، تازه عقد کردیم، چرا الان... با خود می گوید من الهه ی مرگ نبودم، مگه من اون کسی نیستم که باید جون بگیرم؟! پس چرا به جای جون گرفتن، دارم جون پس می دم به چشمان اشکیش نگاه می کند، بریده بریده می گوید: _ همیشه... به یادم باش... اراس، فراموشم... نکن.. پلکاش روی هم می افتد! با درد فریاد می زند: _ سایت همسریابی دوهمدم جدید بدون فیلتر؟؟!

سایت همسریابی دوهمدم جدید بدون فیلتر

جسم بی جونش را در آغوش می گیرد! به یک باره همه چی محو می شود! آدرس جدید همسریابی دوهمدم با تعجب اطراف را از نظر می گذراند، خبری نبود! سایت همسریابی دوهمدم جدید بدون فیلتر به سختی از جایش بلند می شود، با تعجب به اطراف چشم می دوزد، صدای تو سرش پر می شود. آدرس جدید همسریابی دوهمدم؟! آدرس جدید همسریابی دوهمدم؟! در صدای شخصی دیگر گم می شود! صدای _آدرس جدید همسریابی دوهمدم؟! پاشو دیگه! چشمانش را به سختی باز می کند، هنوز هم گیج است، به چهره ی خواهرش چشم می دوزد. نوا با عصبانیت داد می زند.

مطالب مشابه