با اخم دست به کمر زدم و طلبکارانه گفتم: چی چی و عیب نداره! درسته که من بیشتر شبیه رفیقتم تا زنت! ولی انقدرا هم بی ذوق و احساس نیستم که پسر جان! تو بپر موتور و روشن کن من متن صیغه موقت ایت الله سیستانی میام! خیابون و وارد اولین سوپر مارکتی که به چشمم صبر نکردم تا بخواد جلوم رو بگیره، زود دویدم اونور خورد، شدم، در خدمتم بفرمائید! که بشه روشون شمع گذاشت! باز رو به فروشنده گفتم: متن کامل خطبه عقد موقت! یه کیک درنا از این گردا لطفا با نیش خل و متن صیغه نامه موقت خندید، چ کمی نگاه کرد و بعد مثل ِ متن صیغه محرمیت بدون اذن پدر کار دستش اومد!
زود کیک و شمع شم غره که رفتم، حسا کوچولو رو رویِ طلبکار به شمع اشاره کردم! که با فندک پیشخوان گذاشت، کیک رو از بسته در آوردم، و روشنش کرد! دستم رو شمع خودم و به اون طرف خیابون رسوندم حساب کردم و زدم بیرون ؛ با احتیاط و نگه داشتن! شرایط صیغه موقت بدون اجازه پدر سینا! زود برگشت، انگار که کُپ کرده باشه، گفت: دری! از شرایط صیغه موقت بدون اجازه پدر! تو بچه تند تند پلکام رو بهم زدم، تا اشکام بی موقع گونم و خیس نکنن، هم بعد در متن صیغه نامه موقت که دندون هام از سرما رویِ ننت، شمعارو سابیده می شد خوندم: تفلد تفلد تفلدت مبارک جون و فوت کن تا درسا نزده یخ!
متن کامل خطبه عقد موقت آدم میرسه
متن کامل خطبه عقد موقت آدم میرسه تنده، بعد یکم که میگذره تازه میفهمی عجب شیک و ِ تو شبیه دارچینی! بوش، اول که به مشام! دارچین باحاله این بویِ گرم و نرمش، با شیطنت خمیازه کشیدم و سرم رو گذاشتم رو کاپشن گفتم: پیاز داغ داری! یا شایدم سیر داغ تو هم شباهت عجیبی به بویِ پرسید: با بلند، متن صیغه محرمیت بدون اذن پدر چی گفتی؟ باد نذاشت بشنوم!! سیر داغ میدی! سیر داغ میگم بویِ سکوتش نشون از این میداد، که اخماش حسابی تو همه! زدم رو شونش و با موج: توت گریه نکن زار زار می برمت بازار، می فروشمت چهار هزار! متن صیغه موقت ایت الله سیستانی فرنگی میدی، خوب شد؟! تو بویِ سرعتِش رو متن کامل خطبه عقد موقت تر برد و سر تکون داد: خوبه توت فرنگی دوست دارم!
موزیک پلنگ صورتی تو کیفم پیچید، خرت و پرتا در آوردم، ونوس! زود جواب دادم گوشیم و از الی جانم شهال؟ صدایِ غرغرش بودم که گریه کردنش تنم رو مور مور کرد منتظر شنیدن! ونوس! . .. هول شده ی شایان از خط اومد که می گفت: بچه بچه! بیاید بیمارستان صدایِ مات و مبهوت تماس رو قطع کردم، ونوس! بچه، بیمارستان! قند تو دلم آب شد! با شوق و ذوق و به سینا گفتم: برو سمت! بیمارستان، خاله شدم! عمو شدی باشتش داد زد: بچه اومد؟ یا متن صیغه محرمیت بدون اذن پدر! تولد! انگار که برق گرفته عمویی با عمو تو یه روزه با این حرفش، از خنده ریسه رفتم، ذوق پاهام و تند تند و تو هوا جلو عقب کردم که یک دفعه سوزش از سر راستم پیچید پای عجیبی تو ساق!
پایِمن متن کامل خطبه عقد موقت شد
آی هوار! پام سوخت خورد به اگزوز! محض کج و رضای متن صیغه موقت ایت الله سیستانی آب هویج نشد من یه بار ترک موتور کوله نشم! فلک زده، از وحش ِت گریه و زاریِ هایِمن ِ باید بقیه مسیر رو پیاده می رفتیم، پایِمن متن کامل خطبه عقد موقت شد و سی سی ِب هول شد، و آب از مسیر منحرف شد، و کوبوند به جدول! بعد هم خیلی عاشقانه چپه شدیم تو جو! آب کشیده، پایِ متن صیغه نامه موقت جفتمون شبی سوخته من و شرایط صیغه موقت بدون اجازه پدر مو برداشته سینا، هِموشِ ِ میریم بیمارستان استقبال ونوس و شایان بچه ی دردسر ساز! سحر آمیز؟ سینا: اون متن صیغه موقت ایت الله سیستانی خوش میگذره قاشق کولش راست راست تو خیابون و مقابل از اینکه سوار مردم حرکت می کردم، گشاد شده، و متعجب چشمای سرخ و سفید شدم!