با کدوم شماره؟من حتی موبایل هم ندارم بهداد از این حرفم جا خورد انگار واقعا خبر نداشت که من موبایل ندارم اس ام اس عاشقانه جدید نیست همش باهمیم تا حاال پیش نیومده بهت زنگ بزنم به خاطرهمینه اصال خبرنداشتم اشکالی نداره اس ام اس عاشقانه برای همسر موبایل خودشو از توی جیبش درآوردو به سمتم گرفت که باعث شد سوالی بهش نگاه کنم بهداد بگیر بهش زنگ بزن آخه... بهداد آخه نداره اونا حتما االن نگرانتن اصال کار درستی نکردی که توی این دوماه سراغی ازشون نگرفتی آخه میترسم بابام بفهمه بهداد چی کار میتونه بکنه؟
- به مادرت زنگ بزن هرچه قدر خواستی باهاش حرف بزن اصال هم نگران شارژش نباش زودباش با قدردانی بهش نگاه کردم که دیدم اخم کردو با یه نگاه جدی به موبایلش اشاره کرد که زودتر تماس بگیرم از اینهمه مهربونیش دل ضعفه گرفتم با یه قدم جلوش ایستادم روی انگشت های پام بلند شدم و دستمو دور گردنش انداختم و چشمامو بستم اس ام اس عاشقانه برای همسر هم به آرومی بغلم کردو لبخندی زد ممنونم که هستی اس ام اس عاشقانه جدید بهداد من همیشه کنارتم اس ام اس عاشقانه جدید خیلی قشنگ تا هروقت که بخوایی پاشا توی تراس اتاقم ایستاده بودم و درحال فکر کردن به احساسات جدیدم بودم
- به دختری که قرار بود عروسم بشه اما عالقه ای بهش نداشتم و به دختری که کارمندم بودو روش حساس بودم نمیدونم از کی این حساسیت درونم رخنه کرده بود اما وقتی به خودم اومدم دیدم توجهاش به بهداد یکم عصبیم میکنه نگاه غریبه روش کالفم میکرد دلم میخواست فقط به من نگاه کنه تنها اسم پسری که روی زبونش میشینه فقط اسم من باشه دلم میخواست توجهایی که به اس ام اس عاشقانه داره روی من داشته باشه اما اس ام اس عاشقانه دوستت دارم تغییر کرده بود
- خیلیم تغییر کرده بود پوفی کشیدم و به سیاهی شب خیره شدم به آسمونی که هالل باریکی از ماه کمی اطرافو روشن کرده بود و به چشمک ستاره هایی که عین تیرچراغ برق محله پایین شهرهای تهران خاموش و روشن میشد توجهی نمیکرد
اس ام اس عاشقانه بدون سانسور...شهرزاد...شهرزاد...هیچ نقطه مشترکی باهم نداشتیم
اس ام اس عاشقانه بدون سانسور...شهرزاد...شهرزاد...هیچ نقطه مشترکی باهم نداشتیم اما پس چرا من احساس میکردم دختر مهمیه برام؟چی توش دیدم که برام مهم شد؟چرا یکهو توجه هاشو ازم گرفت؟چرا یکهو یه شهرزاد دیگه شد؟کاش همون شهرزاد ساده دست و پا چلفتی باقی میموند همون شهرزادی که جلوم سرخوسفید میشد تو روم وانمیستاد حرفمو گوش میداد اما حاال... صدای خنده دونفر باعث شد توجهمو به اون سمت بدم نگاهم به اس ام اس عاشقانهو شهرزاد افتاد که کنار هم شونه به شونه هم در حال قدم زدن بودنو میخندیدن نمیدونم چرا ناخواسته از خلوت دو نفرشون بدم اومد و اخمی بین ابروهام نشست اس ام اس عاشقانه برای همسر خب حاال چی میگی؟ شهرزاد نمیدونم بهداد باید فکر کنم خب اس ام اس عاشقانه صبح بخیر فکر کردن نداره دو سه روزه میریم برمیگردیم خونوادتم میبینی اخمام شدیدتر توهم رفت بهداد داشت درباره چی حرف میزد؟میخواست بره ایران؟اونم بدون هماهنگی بامن؟اصال چرا میخواست خونواده شهرزادو ببینه؟ شهرزاد میترسم بیام دیگه نتونم برگردم بهداد اینطوریام نیست دیوونه چرا الکی برای خودت بزرگش میکنی؟ اس ام اس عاشقانه بدون سانسور حاال ببینیم چی میشه میایی باهم بخونیم؟ اس ام اس عاشقانه صبح بخیر سری به نشونه باشه تکون دادو یکم فکر کرد ناخواسته نرده ایی که بهش تکیه داده بودم و به اون دوتا نگاه میکردمو توی دستام فشردم تا این حد نظر من براشون مهم بود؟اصال یعنی چی بیا بخونیم؟ میبینی چه قدر همو دوست دارن؟
با شنیدن صدای اس ام اس عاشقانه شب بخیر به سمتش برگشتم
یکهو با شنیدن صدای اس ام اس عاشقانه شب بخیر به سمتش برگشتم که لبخند حسرت آمیزی روی لباش بود معلوم بود از اتاق اس ام اس عاشقانه اومده چون در اتاق من قفل بود چی؟ سولین لبخند غمگینشو از روی لباش پاک کرد پوزخند تلخی زدو بهشون پشت کرد و به نرده تکیه داد سولین اومدم بهدادو بترسونم دیدم تو اتاقش نیست در تراس باز بود سرک کشیدم تورو دیدم اما متوجه شدم داری پایینو دید میزنی که متوجه اون دوتا شدم به سمت بهداد و شهرزاد برگشتم که داشتن با صدای بلند میخندیدنو باهم پچ پچ میکردن سولین میدونستم ته رابطه شهرزادو اس ام اس عاشقانه صبح بخیر به اینجا کشیده میشه داداش اخمی کردم و به سمت سولین برگشتم که با غم داشت حرف میزد غمی که سعی میکرد تن صداش محکم باشه و نلرزه که البته موفق هم شده بود اس ام اس عاشقانه شب بخیر دیر جنبیدم وقتی به خودم اومدم بهدادو از دست داده بودم هرچند بهش حق میدم با حرص روبهش غریدم: خفه شو احمق برق اشک چکیده شده از گوشه چشمش باعث شد دستام مشت بشه سرشو باال گرفت و به ماه نگاه کرد لبخند غمگینی زد اس ام اس عاشقانه جدید خیلی قشنگ فکر میکردم اس ام اس عاشقانه منو دوست داره سولین...