ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل شهلا
شهلا
35 ساله از تهران
تصویر پروفایل حمید
حمید
37 ساله از قم
تصویر پروفایل علی
علی
33 ساله از تهران
تصویر پروفایل رها
رها
37 ساله از تهران
تصویر پروفایل نسیم
نسیم
38 ساله از اردبیل
تصویر پروفایل فریبرز
فریبرز
44 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل آنا
آنا
51 ساله از کرج
تصویر پروفایل بهاره
بهاره
36 ساله از تهران
تصویر پروفایل لینا
لینا
29 ساله از شیراز
تصویر پروفایل پريناز
پريناز
37 ساله از مراغه
تصویر پروفایل ونوس
ونوس
39 ساله از شهرکرد
تصویر پروفایل رضا
رضا
43 ساله از تهران

پیج همسر یابی هلووو

یابی اهواز با قدرتای والا، یه پیج همسر یابی اهواز با قدرتای بینهایت و بزرگ، با قدرتای ویژه. یه پیج همسر یابی اهواز که با بقیه ی پیج همسریابی تهران متفاوته

پیج همسر یابی هلووو - همسر یابی


آدرس پیج همسر یابی

-بعدش؟ پیج همسر یابی اصفهان اومدی تانیا،

تو؛ دختری با قدرتای ویژه ای که بهش از طرف یه افسونگر قدرتمند هدیه داده شده. تو تانیا، قدرتمندترین پیج همسر یابی کرج دنیا؛ کسی که هیچ کس نمیتونه باهاش مقابله کنه، حتی دانگر. تانیا تو یه اَبَر پیج همسر یابی کرج. مات و مبهوت پرسیدم: -این... این یعنی چی؟!

پیج همسر یابی اهواز با قدرتای والا

-یعنی یه پیج همسر یابی اهواز با قدرتای والا، یه پیج همسر یابی اهواز با قدرتای بینهایت و بزرگ، با قدرتای ویژه. یه پیج همسر یابی اهواز که با بقیه ی پیج همسریابی تهران متفاوته، قدرتمندتره، واالتره. پیج همسریابید تو یه پیج همسریابی تهران؛ اما باالتر از یه پیج همسریابی تهران معمولی، تو یه ابر پیج همسر یابی اصفهان. باالخره حرف هاش تموم شد و سکوت کرد؛ اما من هنوز بهش زل زده بودم. تمام حرف هاش رو باور داشتم، باورشون کرده بودم؛ چون همین چند ساعت پیش با چشم خودم چیزهای عجیبی دیده بودم، چیزهایی که بهشون اعتقاد داشتم؛

اما هرگز فکر نمیکردم از نزدیک ببینمشون. من به پیج همسریابی ها اعتقاد داشتم، عاشقشون بودم؛ بعد حاال... حاال میشنوم که خودمم پیج همسریابی. مگه این آرزوی من نبود؟

این رؤیای من بود، اینکه تبدیل بشم به یه پیج همسریابی. احمقانه ست، برای دختری به سن من؛ اما چیزیه که من دوستش دارم. اون لحظه دقیقاً حال و حسم رو نمیدونستم. خوشحال بودم؛ چون به آرزوم رسیدم و ناراحت بودم؛ چون خیلی ناگهانی زندگیم عوض شد. حس عجیبی داشتم که برام قابل درک نبود. -پیج همسریابی شیراز ساخته شده اند تا برآورده شوند.

با صداش و جمله ی عجیبش، سرم رو بلند کردم و متعجب بهش خیره شدم. -چی؟! نفس عمیقی کشید و تکرار کرد: -پیج همسریابی شیراز ساخته شده اند تا برآورده شوند. بعد از روی صندلیش بلند شد و سمت پنجره ی اتاقش رفت. ادامه داد: -وقتی یه دختر کوچولو بودم، مادرم همیشه این جمله رو بهم میگفت و وقتی تو به دنیا اومدی، من این جمله رو بهت میگفتم. معنیش رو میفهمی؟ شونه ای باال انداختم. -فکر کنم. سمتم برگشت و گفت: -تو از بچگی رؤیای پیج همسریابی بودن رو داشتی و حاال رؤیات به واقعیت تبدیل شده، رؤیات برآورده شده. پیج همسر یابی کرمان به وجود میان تا برآورده بشن. اگه رؤیایی باشه که برآورده نشه؛ پس چرا ما رؤیا داریم؟ پیج همسر یابی کرمان ساخته شدن تا برآورده شن. نگاهم رو به پیج همسر یابی اصفهان  کوچیک قرمز رنگ دوختم. آروم پرسیدم: -من باید اینجا بمونم؟ -اینجا جاییه که بهش تعلق داری پیج همسریابید باید بمونی. بهعالوه، ما همه بهت نیاز داریم. -مامان بابام پس چی؟

-اونا مُردن.

ابر پیج همسر یابی کرج هستم؟

آره عجیب بود؛ چون من متفاوتم. مگه نمیگن که من ابر پیج همسر یابی کرج هستم؟

مطالب مشابه